در این نوشته می خوانید:
تکنیک های بخیه زدن دندان در جراحی ها بسیار مهم است. در این مقاله انواع بخیه های دندان و تکنیک های بخیه مورد استفاده در جراحی های دهان و دندان را به تفصیل بررسی می کنیم.
در جراحی دهان و فک و صورت، حین قرار دادن ایمپلنت، بر اساس موقعیت آناتومیک اصلی یا ویژگی های جراحی، برش و طراحی ایمپلنت می تواند به بخیه زدن نیاز داشته باشد. آخرین مرحله از عمل های جراحی که به برش یا پارگی نیاز دارند، بخیه زدن است.
تکنیک های بخیه زدن در جراحی بسیار مهم است. در این مرحله، انتخاب مواد مناسب برای اعمال جراحی تروماتیک حیاتی است. هنگامی که مواد و روش های بستن زخم نامناسب باشند، روند بهبود طبیعی می تواند طولانی تر شود. علاوه بر این، یکی از معدود شاخص هایی که بیماران برای تعیین مهارت پزشک معالجی که درمان جراحی دهان آنها را انجام داده است در نظر می گیرند، ظاهر زخم بخیه شده آنها است.
عموماً ترجیحات و عادات پزشک جراح در انتخاب بخیه مؤثر است. استفاده مؤثر از بخیه تنها زمانی امکان پذیر است که جراح از ویژگی های سوزن و نخ بخیه اطلاع داشته باشد و جراحان این موارد را در نواحی خاصی اعمال می کنند.
بخیه زدن یک برنامه کاربردی برای ایجاد یکپارچگی در بافتی است که پس از عمل جراحی باز مانده است و خونریزی ناشی از آن را کنترل می کند. بخیه ها موادی هستند که به طور کامل و عموماً در تمام زمینه های جراحی مورد استفاده قرار می گیرند.
این ابزار هنگام بخیه زدن سوزن را نگه می دارد. قسمت دسته را می توان قفل کرد. این سوزن گیرها با سری های ضخیم و نازک در دسترس هستند. نوک نگهدارنده سوزن کوتاه تر و قوی تر از هموستات است. بخشی که نخ بخیه را نگه می دارد، دندانه دار است و ثبات را امکان پذیر می سازد.
آنها از فولاد با کیفیت بالا هستند که برای عبور دادن نخ بخیه از بافت با حداقل آسیب تولید شده اند. سوزن های بخیه در طیف گسترده ای از کوچک تا بزرگ در دسترس هستند. نوک ها می توانند به صورت گرد مانند سوزن خیاطی یا به شکل مثلث باشند.
انواع شکل های نوک سوزن بخیه
نوک مخروطی
بدنه مربعی
برش مخروطی
برش معکوس
سوزن سی سی
انواع شکل های سوزن های بخیه
اشکال سوزن ها: این سوزن ها می توانند صاف یا خمیده باشند. نوع منحنی اینها می توانند به شکل های زیر باشد:
4/1 دایره
8/3 دایره
2/1 دایره
8/5 دایره
J شکل
انتخاب نخ بخیه مناسب ممکن است به ساختار بیولوژیکی زخم و محل آناتومیک آن بستگی داشته باشد. این انتخاب به اندازه تکنیک و تجربه جراح مهم است. ویژگی های یک نخ بخیه ایده آل را می توان به شرح زیر برشمرد:
این عدد با تقسیم وزن به دست می آید که باعث خواهد شد نخ بخیه به نواحی سطح مقطع بخیه پاره شود. این عدد نسبت مستقیمی با قطر بخیه دارد. این عدد بر اساس داروسازی آمریکا، استاندارد و شماره گذاری شده است. شماره گذاری به صورت #/0 است. با افزایش عدد، قطر و استحکام کششی کاهش می یابد. برای ایجاد امکان بسته شدن زخم در جراحی پلاستیک پریودنتال، حداقل نیروی کششی باید روی مواد بخیه اعمال شود.
این نیروی لازم برای باز کردن گره است. این ویژگی به لغزنده بودن نخ بخیه مربوط می شود.
این ویژگی با ساختار فیزیکی نخ بخیه ارتباط دارد. نخ های بخیه ساختار تک رشته ای و چند رشته ای دارند. ساختار پیچ خورده و بافته شده نخ های بخیه چند رشته ای استفاده آسان را ممکن می سازند، اما حفره های ریز بین رشته ها حرکت مایعات را در طول نخ آسان می کنند. به این خاصیت مویینگی گفته می شود. مویینگی بالا به معنای خطر عفونت بالا است.
این خاصیت نخ بخیه است که پس از کشش به فرم و طول قبلی باز می گردد. به این ترتیب، نخ بخیه در طول ادم بافت کشیده می شود و پس از ناپدید شدن ادم، به حالت قبلی خود باز می گردد.
این ویژگی به التهاب بافت زخم اطراف بخیه اشاره دارد. از آنجا که همه مواد نخ های بخیه خارجی هستند، این نخ های بخیه ها باعث بروز واکنش خفیف یا شدید می شوند. واکنش بافتی بین روزهای 2 تا 7 به اوج خود می رسد. این زمان و شدت واکنش با نوع و مقدار نخ بخیه ارتباط دارد. نخ های بخیه چند رشته ای نسبت به نخ های بخیه تک رشته واکنش بافتی بالاتری ایجاد می کنند و نخ های بخیه طبیعی نسبت به گزینه های مصنوعی باعث بروز بیشترین واکنش بافتی می شوند. وجود مواد بیش از حد معمول در بافت زخم نیز خطر عفونت را افزایش می دهد.
اینها نخ های بخیه جراحی هستند که عموماً برای بستن درم استفاده می شوند تا فشار در لبه های زخم های اپیدرمی کاهش پیدا کند. استحکام کششی و زمان جذب بالا، واکنش بافتی کم و ایمنی خوب گره از ویژگی های مهم هستند. انواع مصنوعی و طبیعی نخ های بخیه وجود دارند: در حالی که بخیه های طبیعی فقط دارای کتگوت ساده و کتگوت کرومی هستند، اما انواع قابل جذب مصنوعی شامل اسید پلی گلیکولیک (PGA)، اسید لاکتیک پلی گلیکولید (PGA)، پلی دیوکسانون (PGLA)، و پلی گلیکولید کاپرولاکتون (PDO) می باشند.
نوع نخ بخیه | مواد ماترسیل دهنده | زمان حمایت از بافت | کاربرد |
کتگوت ساده | تولید شده از مخاط روده کوچک | 4 تا 10 روز | برای بهبود سریع مخاط استفاده می شود.
|
کتگوت کرومیک | تولید شده از مخاط روده کوچک فرآوری شده با اسید کرومیک | 10 تا 14 روز | برای بهبود سریع مخاط استفاده می شود.
|
اسید پلی گلیکولیک (PGA) | تولید شده از پلی گلیکولیک اسید، مصنوعی، چند رشته ای | تا 30 روز | در بخیه های زیر جلدی، مخاط، اتصال ورید استفاده می شود.
|
اسید لاکتیک پلی گلیکولید (PGLA) | تولید شده از 90% گلیکولید و 10% ال- لاکتید، مصنوعی، چند رشته ای | تا 30 روز | بسته شدن و اتصال بافت نرم.
|
پلی دیوکسانون (PDO) | تولید شده از پلی استر، مصنوعی، تک رشته | تا 60 روز | مورد استفاده در بافت های قلبی عروقی کودکان و ساختارهای چشمی.
|
پلی گلیکولید کاپرولاکتون (PGCL) | تولید شده از 75% گلیکولید و 25% کوکاپرولاکتون، مصنوعی، تک رشته ای | تا 7 روز | برای بستن زخم های سطحی استفاده می شود.
|
این نوع نخ های بخیه در برابر پروتئولیز و هیدرولیز بادوام هستند. این بخیه ها می توانند تا 60 روز قدرت کششی داشته باشند. انواع نخ های بخیه غیرقابل جذب: ابریشم، نایلون پلی آمید (PA)، پلی پروپیلن (PP)، پلی استر پلی تترا فلوئورواتیلن (PTFE) فولاد ضد زنگ.
انواع نخ بخیه | تولید شده از: | واکنش بافت | کاربرد |
ابریشم | بافتنی، پیله کرم ابریشم | بالا | برای بستن بافت نرم و اتصال رگ استفاده می شود.
|
نایلون پلی آمید (PA) | نایلون 6 یا نایلون 6/6 تک رشته، پلیمر آلیفاتیک با زنجیره بلند | کم | برای بستن پوست، بستن بافت نرم و اتصال استفاده می شود.
|
پلی پروپیلن (PP) | این یک پلی اولفین خطی مصنوعی است که از استریوایزومر کریستال ایزوتاکتیک پلی پروپیلن ماترسیل شده است. | کم | برای بسته شدن پوست بسیار انعطاف پذیر و آناستوموز ورید استفاده می شود.
|
پلی استر (PTFE) | این نوع نخ بخیه با پلی استر خطی با زنجیره بلند و وزن مولکولی بالا به دست می آید. | کم | این بخیه ها در پوشش کلی بافت نرم و باندینگ کاربردهای قلبی عروقی، چشمی یا جراحی عصبی استفاده می شود. |
معمولاً جراحان ابریشم را ترجیح می دهند. این نخ های بخیه از پروتئین های طبیعی به دست آمده از پیله کرم ابریشم ساخته می شوند. ابریشم چند رشته ای است (به طور طبیعی بافته شده) و این نخ ها برای استفاده، بخیه زدن و گره زدن مناسب هستند. این نخ های بخیه از آنجا که فیبر طبیعی هستند، التهاب بافت قابل توجهی ایجاد نمی کنند. مویینگی بالایی دارند. خاصیت ارتجاعی و پلاستیسیته کمی دارند.
نگهدارنده سوزن باید سوزن را در 3/1 عقب سوزن نگه دارد. سوزن باید با زاویه درست (90 درجه) اعمال شود. به این ترتیب، از پارگی بافت جلوگیری می شود. بافت باید با منحنی خاص خود از بافت عبور کند تا از پارگی جلوگیری شود. سوزن باید حداقل 3 میلی متر دور از دو طرف بافت زخم و در همان قسمت فرو برود. اگر دو طرف زخم ضخامت متفاوتی داشته باشد، سوزن باید از سمت نازک به سمت ضخیم فرو برود. هنگام بخیه زدن، بافت نباید کشیده شود. اگر بافت ها با کشش بخیه شوند، بخیه ها باز می شوند. اگر گره خیلی سفت باشد، ممکن است بافت پاره شود و باعث ایسکمی شود. گره ها باید روی خط برش قرار گیرند. بین هر دو گره باید 3 تا 4 میلی متر فاصله باشد.
در حین بخیه زدن ابتدا گوشه ها یا پاپیلاها بخیه می شوند، و بعداً برش های عمودی و افقی بخیه می شوند. اگر یکی از طرف های زخم عمودی باشد، گره در سمت ثابت قرار می گیرد، سفت می شود و هر دو طرف زخم تراز می شود. اگر بافت ها ضخامت های متفاوتی دارند، بخیه زدن باید در سمت نازک تر عمیق تر باشد یا سوزن باید از سمت نازک تر فرو برود، و دو طرف زخم به یکدیگر متصل شوند.
اگر مورد خاصی وجود نداشته باشد، بخیه ها ظرف 5 تا 7 روز کشیده می شوند. هنگام کشیدن بخیه ها، نخ بخیه با موچین یا فورسپس دندان نگه داشته شده و به سمت بالا کشیده می شود و یک طرف بخیه زیر گره ها بریده می شود. قبل از کشیدن بخیه ها، شستشوی دهان با محلول ضد عفونی کننده توصیه می شود. برای کاهش فشار بین لبه های فلپ، قبل از بخیه زدن، بافت فلپ باید در ناحیه طراحی شده به شکل غیرفعال قرار داده شود. همیشه باید از آسیب های بافتی مانند فشار، پارگی یا موج افتادن اجتناب شود. دستکاری های ملایم و دقیق با ابزارهای میکرو جراحی مفید است.
از آنجا که هر بخیه باعث آسیب اضافی در اطراف لبه های زخم می شود، احتمالاً باید کمترین تعداد بخیه زده شود. 6 و 8 بخیه غیر جذبی باید انتخاب شوند. مواد قابل جذب برای بستن چند لایه انتخاب شوند. بخیه ها نباید به عنوان لیگاچور عمل کنند و باید حداقل کشش اعمال شود.
این متداول ترین روش بخیه زدن در حفره دهان است. بخیه از یک طرف زخم عبور می کند، از طرف دیگر خارج می شود و در بالا گره می خورد.
تکنیک بخیه ماترس عمودی در دو مرحله، بخصوص روی بافت روی پوست اعمال می شود.
تکنیک بخیه ماترس افقی هر دو طرف زخم را سفت می کند. این برای بستن بافت های نرم مفید است. این ساده ترین راه برای برطرف کردن دو پاپیلا با یک گره است.
این یک نسخه اصلاح شده از بخیه ماترس افقی است. بخیه 8 شکل، در حالی که هر دو طرف بافت نرم را می بندد، به حفظ موقعیت لخته کمک می کند.
در صورت وجود برش طولانی، روش بخیه ممتد ترجیح داده می شود. در این تکنیک به جای هر بار گره زدن می توان خط برش بلند را در مدت زمان کوتاهی بخیه زد. این می تواند سبک گره دار یا تکنیک ساده باشد. ایراد بخیه ممتد این است که وقتی پارگی وجود دارد، بخیه زیر می تواند شل شود.
هنگامی که عمل جراحی در نواحی محدودی اعمال می شود، به عنوان مثال، اگر لامبو از یک طرف بالا برده شود، این تکنیک بخیه متداول است. این شکل بخیه زدن همچنین زمانی اعمال می شود که مطلوب است فلپ های باکال و لینگوال در موقعیت های مختلف قرار گیرند. سوزن از وسط دندان به سطح بیرونی فلپ باکال عبور داده می شود، دندان ها را پر می کند و از فلپ پالاتال در دیستال عبور می کند. بخیه به وسط دندان باز می گردد، جایی که در آنجا بخیه زدن آغاز می شود، از سطح داخلی فلپ باکال عبور داده می شود و گره می خورد.
در بیشتر عمل های جراحی، اولین مرحله برش است. جراحي که بيستوري را نگه مي دارد بايد بداند که چه کار کند، محل ساختارهاي آناتوميک اطراف محدوده جراحی را بداند، و پس از مداخله حداکثر تأثير را با حداقل تروما داشته باشد. پس از برش، باید بعد از جراحی از عفونت اطراف ناحیه جراحی پیشگیری شود، و برای ایجاد راحتی بیشتر برای بیمار، باید از بخیه برای بستن زخم استفاده شود. بستن زخم به اندازه برش مهم است. بنابراین علاوه بر تجربه و مهارت جراح، داشتن اطلاعات از مواد نیز لازم است. در این مقاله اطلاعاتی در مورد تکنیک های رایج بخیه زدن و مواد مورد استفاده ارائه و توضیح داده شده است.